اینجا هر کسی ساز خود را میزند؛
میان آن همه تصاویر بد و زخمزننده، عکس خانههایی که گل تا نیمه دیوارهایشان را پوشانده، زنی که همه خانه و زندگیاش یک گونی شده و آن را از میان آب بیرون میکشد، پسربچهای درمانده که روی دیوار خانه میان سیلاب نشسته و گویی که دیگر کودک نیست، میان آن همه تصاویر ناامیدکننده که هر جا را نگاه میکنی یا آب است یا گِل، میان مدرسههای بدون دیوار، خانههای با خاک یکسان شده، میان همه آن تصاویر زهرآلود، بالاخره امید، هر چند خیلی سخت، راه خودش را پیدا میکند. کمکم زندگی از میان گِلولای بیرون کشیده میشود.
کد خبر: ۲۰۱۲۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۵